فهرست مطالب

پژوهش در پزشکی - سال سی و چهارم شماره 1 (پیاپی 133، بهار 1389)

نشریه پژوهش در پزشکی
سال سی و چهارم شماره 1 (پیاپی 133، بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/03/01
  • تعداد عناوین: 12
|
  • رضا صداقت، رویا یارایی، محسن ناصری، محمد مهدی نقی زاده صفحات 8-12
    سابقه و هدف
    اثر ترکیب گیاهی- دریایی MS14 در درمان بیماری اتوایمیون MS و اثرات ایمنومدولاتوری آن از جنبه های مختلف بررسی شده است. با توجه به احتمال کم عارضه بودن ترکیبات گیاهی نسبت به داروهای شیمیایی، در مطالعه حاضراثر فرآورده گیاهی MS14 بروزن بدن، اندیکس طحال و برخی از بافت های بدن موش مورد ارزیابی قرار گرفت.
    روش بررسی
    تحقیق به روش تجربی روی موش Balb/c ماده با میانگین وزنی و گروه سنی مشابه (8-6 هفته) در دو گروه شاهد و دارو انجام گرفت. به گروه دارو، 5 روز متوالیMS14 (با دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم) و به گروه شاهد سرم فیزیولوژی خورانده شد. در روز ششم موش ها وزن و پس از کشتن بدون درد حیوانات، طحال جدا و وزن گردید و به منظور مطالعات بافت شناختی، بافت های طحال، ریه، گره لنفی، کلیه، کبد و مغز استخوان در محلول فرمالین ده درصد جمع آوری شد. از بافت ها مقاطعی به ضخامت 5 میکرومتر بریده و با هماتوکسیلین - ائوزین رنگ آمیزی شدند و تاثیر دارو نسبت به گروه شاهد مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    فرآورده MS14 اثرمعنی داری بر وزن بدن و اندیکس طحال موش ها نداشت. در گروه دارو، حداقل 50 درصد از مقاطع ریزبینی طحال و 90 درصد از مقاطع ریزبینی گره لنفی، هیپرپلازی بافت لنفاوی را نشان دادند، در حالی که در گروه شاهد هیچ گونه تغییر واکنشی مشاهده نشد. جدای از تغییرات هیپرپلاستیک، بافت های طحال و گره لنفی هیچ گونه تغییر هیستوپاتولوژیک قابل توجهی را نشان ندادند. ارزیابی بافت شناختی مقاطع ریزبینی بافت های ریه، کلیه، کبد و مغزاستخوان در هر دو گروه، تغییر هیستوپاتولوژیک قابل توجهی را نشان نداد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که MS14 ممکن است موجب القاء تغییرات هیپرپلاستیک واکنشی در اندام های مهم سیستم ایمنی به ویژه در گره های لنفی شود و اثر سوء بر وزن بدن و اندیکس طحال حیوانات ندارد.
    کلیدواژگان: وزن بدن، اندیکس طحال، بافت شناسی، MS14، طحال، گره لنفی
  • پروین ساجدی، احمد یراقی، علی اکبر بیگی، مهین رضایی، علی مهرابی کوشکی صفحات 13-19
    سابقه و هدف
    کاتاترهای کاف دار ورید مرکزی، یکی از راه های جایگزین، به منظور دست یابی دایمی عروقی برای دیالیز در بیمارانی است که استفاده از فیستول شریانی- وریدی طبیعی در آنان مقدور نیست. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه ایجاد آرامش و بی دردی با دو روش آرام بخشی پروپوفول- فنتانیل و کتامین- فنتانیل در بیماران کاندیدی کارگذاری کاتاتر پرموکت بود.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی، 51 بیمار کاندید کارگذاری کاتاتر پرموکت، درسه گروه تزریق پروپوفول- فنتانیل، کتامین- فنتانیل وگروه شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان درد بیماران در شروع عمل بر اساس معیار Ambesh score و میزان آرامش بیماران بر اساس Ramsay score در دو زمان شروع عمل و ورود کاتاتر به قلب مورد بررسی قرار گرفت. میزان رضایت مندی بیمار در اطاق بهبودی، با استفاده از معیار کیفی بررسی شد. داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، t-test، آنالیز واریانس، آزمون کروسکال والیس و آنالیز واریانس دو طرفه تحلیل شدند. مقادیر 05/0>p از نظر آماری معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    تعداد ضربان قلب، فشار خون سیستولی و دیاستولی و تعداد تنفس در بعضی از زمان ها درسه گروه اختلاف معنی داری داشت (05/0>p). توزیع فراوانی درد در شروع عمل، اختلاف معنی داری بین سه گروه داشت (001/0=p). اختلاف معنی داری بین 3 گروه در میزان آرامش، هم در زمان شروع عمل و هم در زمان ورود کاتاتر به قلب، مشاهده شد (001/0>p). در گروه پروپوفول، بیماران ازرضایت مندی بالاتری برخوردار بودند (001/0=p).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که هر دو روش آرام بخشی پروپوفول- فنتانیل و کتامین- فنتانیل در ایجاد سدیشن وبی دردی بیماران موثرندند. همچنین پروپوفول نسبت به کتامین از نظر ثبوت علایم حیاتی، آرامش بهتر و رضایت مندی بیماران ارجحیت داشت.
    کلیدواژگان: پرم کت، آرام بخشی، نارسایی کلیوی، پروپوفول، کتامین، مانیتورینگ و مراقبت بیهوشی از بیمار
  • پریسا شعبانی، مژگان بنده پور، سلاله امامقلی پور، لیلا ماغن، نگار سید ، بهرام یغمایی، بهرام کاظمی صفحات 20-25
    سابقه و هدف
    فاکتور هفت، پروتئاز انعقادی مسئول شروع آبشار واکنش های پروتئولیتیک است که به تولید ترومبین و در نتیجه تشکیل لخته می انجامد. به دلیل به کارگیری موفق آن در کنترل هموفیلی و نقش احتمالی آن در فرآیندهای مختلف سلولی، فاکتور هفت به عنوان هدف ژن درمانی و سایر مشکلات بالینی مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه، رده سلولی HepG2 برای کلون فاکتور VII مورد استفاده قرار گرفت.
    روش بررسی
    این تحقیق به روش تجربی انجام گرفت. RNA کل رده سلولی هپاتوما (HepG2) استخراج شد و مورد رونویسی معکوس قرار گرفت و cDNA فاکتور هفت با واکنش PCR تکثیر شد. محصول PCR به وکتور pTZ57R/T منتقل شد ودر باکتری Ecoli ترانسفرم گردید.
    یافته ها
    پس از واکنش PCR، باند DNA مربوط به ژن فاکتورهفت مشاهده شد و بدنبال کلونینگ، پلاسمید نوترکیب بوسیله آنزیمهای محدودگر تایید شد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، کلونینگ cDNA فاکتور هفت حاصل از لاین سلولی HepG2 گزارش شد که امکان استفاده از آن و دستکاری های بعدی آن فراهم شده است.
    کلیدواژگان: فاکتور هفت، هموفیلی، HepG2
  • آزاده توکلی دارستانی، فرهاد حسین پناه، مهدی هدایتی، زهره امیری، رضا توکلی دارستانی، فریده طاهباز صفحات 26-34
    سابقه و هدف
    مطالعات حیوانی نشان داده اند که ایزومر trans -10، cis-12 اسید لینولئیک مزدوج با افزایش مقاومت به انسولین در ارتباط است، ولی یافته های پژوهش ها در ارتباط با تاثیر مخلوط برابر ایزومرهای trans -10، cis-12 cis-9،trans-11 بر عوامل خطر دیابت ناهمسو است. در این مطالعه، اثر مکمل اسید لینولئیک مزدوج بر میزان الگوی چربی سرم، قند ناشتا سرم، انسولین سرم، حساسیت و مقاومت انسولین زنان یائسه بررسی شد.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی دوسو کور، تغییرات الگوی چربی، میزان قند ناشتا و انسولین سرم، حساسیت و مقاومت به انسولین پس از 12 هفته مصرف روزانه 4 گرم کپسول اسید لینولئیک مزدوجG80 حاوی نسبت مساوی ایزومرهای cis-9،trans-11: trans-10،cis-12 محتوی 2/3 گرم CLA و 4 گرم دارونما در 76 زن یائسه بررسی شد. وزن و قد و دور کمر اندازه گیری و نمایه توده بدن محاسبه شد. نمونه خون سیاه رگی پس از 12-14 ساعت ناشتایی در ابتدا و پس از 12 هفته مداخله جمع آوری گردید. مقاومت به انسولین با فرمول هموستاز (HOMA-IR) و حساسیت به انسولین با فرمول QUICKI محاسبه شد. سه روز یادآمد خوراک 24 ساعته در سه مرحله ابتدای مطالعه، هفته ششم و دوازدهم توسط برنامه Food Processor آنالیز شد.
    یافته ها
    میزان تغییرات چربی، قند ناشتا و انسولین سرم، حساسیت و مقاومت به انسولین پس از 12 هفته مصرف مکمل اسید لینولئیک مزدوج و دارونما از لحاظ آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    مصرف 2/3 گرم اسید لینولئیک مزدوج به مدت 12 هفته تاثیری بر عوامل خطر قلبی و عروقی و دیابت ندارد.
    کلیدواژگان: اسید لینولئیک مزدوج، انسولین، لیپید، زنان یائسه
  • رضا وزیری نژاد، محمد علی سجادی، نجمه معقول صفحات 35-40
    سابقه و هدف
    مکانیسم اثر بیماری ها بر کیفیت زندگی انسان ها به واسطه میزان معلولیتی است که به طور موقت یا دایم ایجاد می گردد. با توجه به شیوع و روند افزایشی بیماری دیابت و اهمیت کیفیت زندگی بیماران و نیز عدم وجود مطالعه قبلی در جمعیت تحت بررسی، مطالعه حاضر انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه کوهورت تاریخی، یک هم گروه که از لحاظ سن، جنس، سطح تحصیلات، طبقه اجتماعی، شغل و وضعیت تاهل یکسان بودند و تنها از نظر ابتلا به بیماری در دو گروه بیمار (تعداد 101 نفر) و سالم (تعداد 123 نفر) قرار داشتند، بررسی شدند. سطح کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه استاندارد شده SF-36 مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات در محیطی ارام و توسط یک فرد اموزش دیده جمع آوری شد. از روش های آماری پارامتریک (t-test) و غیرپارامتریک (Mann-Whitney U) برای مقایسه دو گروه استفاده شد.
    یافته ها
    فراوانی افراد با کیفیت زندگی نامطلوب در گروه دیابت بطور معنی داری بیش از گروه سالم بود. مهم ترین جنبه متاثر از این بیماری، وضعیت احساسی و عاطفی آنها بود. محاسبه خطر نسبی نشان داد که ابتلا به بیماری دیابت به طور معنی داری و به اندازه 1/7 برابر (فاصله اطمینان 95 درصد: 4/13-8/3) احتمال ایجاد کیفیت زندگی نامطلوب را در افراد تحت بررسی افزایش می دهد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه تایید نمود که ابتلای به بیماری دیابت، شانس کسب زندگی با کیفیت نامطلوب را به شدت افزایش می-دهد. با توجه به افزایش امید به زندگی، بیماران سال های نسبتا طولانی را با این بیماری طی می نمایند و ارتقاء کیفیت زندگی این افراد از اهمیت بالایی برخوردار است.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، دیابت، کوهورت تاریخی، رفسنجان
  • مسیح ابراهیمی دهکردی، سید سجاد رضوی، سیروس مؤمن زاده صفحات 41-47
    سابقه و هدف
    با توجه به روند رو به رشد اعمال جراحی ناحیه حنجره و نیاز به محافظت از راه هوایی در حین و بعد از عمل و وجود رژیم های درمانی مختلف برای ایجاد سدیشن، دو رژیم پروپوفول- میدازولام و پروپوفول- فنتانیل در اعمال جراحی میکرولارنژیال مقایسه شد.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی، 40 بیمار که به طور مستمر مراجعه و تحت عمل جراحی میکرولارنژیال قرار گرفته بودند و جزء گروه ASA I- II بودند، در دو گروه اتفاقی قرار گرفتند. در کلیه بیماران پروپوفول با دوز 5/0 میلی گرم در کیلوگرم به صورت بولوز و سپس 50 میکروگرم در کیلوگرم دردقیقه انفوزیون وریدی استفاده گردید. در یک گروه به همراه پروپوفول از میدازولام به میزان 03/0 میلی گرم در کیلوگرم و در گروه بعدی از فنتانیل به میزان 2 میکرو گرم در کیلوگرم بصوررت بولوز استفاده شد. تاثیر دو دسته دارو در ایجاد سدیشن توسط طبقه بندی Ramsay مورد بررسی قرار گرفت. نیاز به دوز اضافه، فشارخون، ضربان قلب و اشباع اکسیژن خون شریانی و همچنین زمان ریکاوری و عوارضی همچون تهوع و استفراغ و یادآوری خاطرات زمان عمل در بیماران بررسی شد.
    یافته ها
    افراد دو گروه از نظر تعداد، سن، جنس، علایم حیاتی قبل از عمل، نیاز به دوز اضافه پروپوفول، فشار خون سیستولی و متوسط فشارخون سیستولی حین لارنگوسکوپی اختلاف معنی داری با هم نداشتند (NS). اما متوسط فشارسیستولی 1 دقیقه بعد از قطع لارنگوسکپی در گروه میدازولام سریع تر به حد پایه نزدیک می گردید (01/0>p). متوسط تعداد ضربان قلب متعاقب قطع تحریک در گروه فنتانیل زودتر به حد پایه نزدیک می شد؛ هم چنین افت ضربان قلب با تجویز فنتانیل بیشتر بود (02/0>p). متوسط اشباع اکسیژن خون شریانی در هنگام لارنگوسکوپی در گروه فنتانیل افت بیشتری را نشان داد (05/0>p). زمان هوشیاری در گروه میدازولام سریع تر بود (01/0>p). شیوع تهوع استفراغ در گروه فنتانیل بیشتر و آمنزی در گروه میدازولام به نحو چشم گیری شایع تر بود (01/0>p).
    نتیجه گیری
    رژیم پروپوفول- میدازولام به همراه بلوک حنجره ای و بی حسی ناحیه ای نه تنها از ریکاوری سریع تر و با یادآوری خاطرات نامطلوب کمتری برخوردار است، بلکه از افت اشباع اکسیژن شریانی در هنگام لارنگوسکوپی نسبت به گروه پروپوفول- فنتالین بهتر جلوگیری می نماید.
    کلیدواژگان: سدیشن، جراحی میکرولارنژیال، پروپوفول، میدازولام، فنتانیل
  • ساغر عنبری، داود عیسی زاده، سید عباس صفوی نایینی، فرزاد ایزدی، نوید صاحب اختیاری، محمدرضا زالی صفحات 48-55
    سابقه و هدف
    مطالعات محدودی در مورد ارتباط هلیکوباکترپیلوری (HP) با بیماری های خوش خیم و بدخیم حنجره انجام شده که نتایج متفاوتی داشته است. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت هلیکوباکترپیلوری و ضایعات حنجره در بیماران کاندید لارنگوسکوپی مستقیم و بیوپسی مراجعه کننده به بیمارستان آیت الله طالقانی طی سال های 1388-1387 انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، بیمارانی که کاندید لارنگوسکوپی مستقیم ضایعات حنجره و بیوپسی آن بودند، بررسی شدند. نمونه های بیوپسی به بخش پاتولوژی و هم زمان به آزمایشگاه مرکز تحقیقات بیماری های گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ارسال شدند. جهت تشخیص عفونت با هلیکوباکترپیلوری آزمون PCR (Polymerase Chain Reaction) صورت گرفت.
    یافته ها
    59 بیمار با سن 3/18±1/46 سال مورد بررسی قرار گرفتند که 27 نفرشان مبتلا به بیماری های بدخیم حنجره و 32 نفر مبتلا به بیماری های خوش خیم حنجره بودند. فراوانی ابتلای بافت ها به HP در موارد بدخیمی (6/29 درصد) بیش از خوش خیمی (6/15 درصد) بود (NS). همراهی بیماری های بدخیم حنجره با جنس مرد، مصرف اتانول، مصرف سیگار و مصرف اپیوئید (تریاک) مشاهده شد. HP بیشتر در TVC، خلف و سمت راست کشف شد. از موارد HP مثبت، 35 درصد سابقه ریفلاکس معده به مری نداشتند.
    نتیجه گیری
    عفونت موضعی با هلیکوباکتر پیلوری (HP) نقشی در ایجاد بدخیمی های حنجره در مقایسه با موارد خوش خیم ندارد، هر چند که فراوانی ابتلای بافت های بیوپسی شده به HP در موارد بدخیمی (6/29 درصد) بیش از خوش خیمی (6/15 درصد) بود.
    کلیدواژگان: هلیکوباکترپیلوری، ضایعات خوش خیم حنجره، ضایعات بدخیم حنجره، PCR
  • حمید مزدک، فرانک یزدخواستی، نوشین میرخشتی، محمد شفیعیان، ابراهیم بهزاد صفحات 56-60
    سابقه و هدف
    علی رغم شیوع بالا و هزینه های اقتصادی و عوارض ناشی از سرطان مثانه، هنوز مطالعه مدونی در رابطه با بررسی نقش برخی عناصر کمیاب از قبیل آهن (Fe)، مس (Cu) و روی (Zn) در سرطان مثانه صورت نگرفته است. بر این اساس، در این مطالعه ارتباط بین سطح سرمی عناصر کمیاب آهن، مس و روی و سرطان مثانه مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد- شاهدی، 51 بیمار مبتلا به سرطان مثانه و 58 نفر گروه شاهد به روش آسان انتخاب شدند. پس از اخذ رضایت نامه کتبی از افراد مورد آزمون، نمونه های خون گرفته و سطح سرمی عناصر کمیاب آهن، مس و روی در آنها اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون t بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین غلظت سرمی آهن و روی در افراد مبتلا به سرطان مثانه کاهش معنی داری در مقایسه با گروه شاهد داشت (001/0>p). در حالی که افزایش معنی داری در میانگین غلظت سرمی مس در افراد مبتلا به سرطان مثانه در مقایسه با گروه شاهد مشاهده شد (001/0>p). نسبت Cu/Zn در افراد مبتلا به سرطان مثانه در مقایسه با افراد غیر مبتلا افزایش معنی داری داشت (001/0>p).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که در مبتلایان به سرطان مثانه میزان روی و آهن کمتر و میزان مس بیشتر از گروه شاهد باشد. بدیهی است که تعیین دقیق رابطه علی و معلولی نیاز به مطالعات هم گروهی و بررسی های آینده نگر دارد و با توجه به عود بالای سرطان مثانه، لزوم مطالعات بیشتر در این زمینه مشخص می شود.
    کلیدواژگان: عناصر کمیاب، آهن، مس، روی، سرطان مثانه
  • گیتا اسلامی، سیماالسادات سیدجوادی، حسین گودرزی، فاطمه فلاح، مهدی گودرزی صفحات 61-65
    سابقه و هدف

    مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک ها در میکروارگانیسم ها در حال گسترش است. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع اینتگرون در E.coli و klebsiella مقاوم به چند داروی جدا شده از کودکان مبتلا به عفونت های دستگاه ادراری مراجعه کننده به بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1388 با استفاده از روش PCR-RFLP بود.

    روش بررسی

    تحقیق به روش توصیفی انجام گرفت. تعداد 200 نمونه باکتری از کودکان بستری جدا گردید. حساسیت این باکتری ها نسبت به 13 آنتی بیوتیک رایج در درمان عفونت های دستگاه ادراری سنجیده شد. مقاومت چندگانه دارویی و ارتباط آن با وجود ژن اینتگرون با استفاده از PCR بررسی شد و با آزمون دقیق فیشر مورد قضاوت آماری قرار گرفت.

    یافته ها

    از 200 نمونه بالینی جدا شده، 171 نمونه مقاومت دارویی چندگانه داشتند. وجود ژن اینتگرون در 5/20 درصد کل باکتری ها به دست آمد. ارتباط اینتگرون و مقاومت چندگانه دارویی با آنتی بیوتیک های جنتامایسین (002/0>p)، سفالوتین (005/0>p)، نالیدیکسیک اسید (004/0>p)، نورفلوکساسین (001/0>p) از نظر آماری معنی دار بود.

    نتیجه گیری

    مقاومت چندگانه دارویی با 4، 5، 6 آنتی بیوتیک این هشدار را می دهد که باید سیاست استفاده از آنتی بیوتیک ها در درمان عفونت های حاصل از این باکتری تغییر یابد. استفاده از آنتی بیوتیک های مناسب باعث جلوگیری از انتقال ژن های مقاومت به وسیله اینتگرون ها خواهد گردید. ایمی پنم و آمیکاسین موثرترین دارو بر علیه ایزوله ها بود. واژگان کلیدی: اشرشیاکلی، کلبسیلا، حساسیت آنتی بیوتیکی، اینتگرون، عفونت دستگاه ادراری.

    کلیدواژگان: اشرشیاکلی، کلبسیلا، حساسیت آنتی بیوتیکی، اینتگرون، عفونت دستگاه ادراری
  • محمدرضا ملکی، آزاده فاتح پناهف محمود رضا گوهری صفحات 66-74
    سابقه و هدف
    در دنیای پرتحول و پررقابت امروزی، توجه به کیفیت و اثربخشی مدیریت و عملکرد آن از جمله عوامل تعیین کننده در تحقق برنامه های توسعه ای و رقابتی به شمار می آیند. ارزیابی عملکرد روشی جامع نگر بوده که کلیه عوامل درگیر در کار سازمان را تحت مدیریت قرار می دهد تا در نهایت عملکرد مطلوبی به دست آید. لذا این تحقیق در سال 1386در بیمارستان هاشمی نژاد تهران انجام گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- مقطعی با استفاده از چک لیست استاندارد الگوی جهانی مالکوم بالدریج، عملکرد بیمارستان شهید هاشمی نژاد توسط مصاحبه با مدیران ارشد بیمارستان، مشاهده مستندات و تکمیل چک لیست های مربوطه ارزیابی شد و درصد امتیاز کسب شده از کل امتیاز 7 معیار مربوطه ارائه گردید.
    یافته ها
    این بیمارستان از مجموع1000 امتیاز کل این الگو، 426 (6/42 درصد) امتیاز را کسب کرد. از این 426 امتیاز، 46 امتیاز (38 درصد حداکثر امتیاز ممکن) مربوط به معیار رهبری، 38 امتیاز (44 درصد) مربوط به معیار برنامه ریزی استراتژیک، 41 امتیاز (50 درصد) مربوط به معیار تمرکز بر بیماران و سایر مشتریان، 40 امتیاز (44 درصد) مربوط به معیار سنجش، تحلیل و مدیریت اطلاعات، 43 امتیاز (51 درصد) مربوط به تمرکز بر کارکنان، 33 امتیاز (39 درصد) مربوط به مدیریت فرآیند و 185 امتیاز (41 درصد) مربوط به معیار نتایج عملکرد سازمانی بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه عملکرد این بیمارستان در رده متوسط قرار می گیرد، توجه هر چه بیشتر به مدیریت درمان در این بیمارستان الزامی است. لذا، تدوین برنامه ای کارا و اثربخش جهت ارتقاء عملکرد در این بیمارستان ضروری است. در ضمن به نظر می رسد، الگوی بالدریج، می تواند به عنوان الگویی جامع برای ارزیابی عملکرد موسسات درمانی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: ارزیابی عملکرد، مالکوم بالدریج، بیمارستان آموزشی، الگوی تعالی سازمان
  • پروین دیباج، پگاه زینلیان، علیرضا ظهیرالدین صفحات 75-78
    سابقه و هدف

    اختلال تبدیلی (Conversion disorder) نوعی اختلال در عملکرد جسمی است که با مفاهیم آناتومیکی و فیزیولوژیکی دستگاه های عصبی مرکزی یا محیطی مطابقت نمی کند. این اختلال که در بین نوجوانان و بالغین جوان شایعتر است، متعاقب استرس بروز می کند و موجب اختلال در عملکرد عضوی بدن می گردد. علی رغم شیوع بالای تابلوی کلاسیک، این اختلال تابلوهای بالینی بسیار ناشایعی را نیز ایجاد می کند و اغلب با تشخیص توام اختلالات خلقی، اختلالات اضطرابی و اسکیزوفرنی ارتباط دارد، لذا به معرفی یک مورد آن اقدام شد.
    معرفی مورد: مورد گزارش شده نمونه ای از تابلوی اختلال تبدیلی توام با اختلال خلقی است که علایم بصورت انقباض شدید انگشتان و آرنج دست چپ بود که به دنبال ترومای دست مربوطه ایجاد شده و همراه با نوسانات خلقی و پرخاشگری و افکار خودکشی بود که با درمان الکتروشوک علایم برطرف شد.

    نتیجه گیری

    نکته مهم در برخورد با بیمارانی که با علایم جسمی مراجعه می نمایند، توجه کافی به عوامل فردی و اجتماعی موثر در بروز این علایم است. به علاوه، توجه به دیگر اختلالات روانپزشکی همراه و درمان به موقع آنها از اهمیت والایی برخوردار است. واژگان کلیدی: اختلال تبدیلی، اختلال خلقی، الکتروشوک (ECT).

    کلیدواژگان: اختلال تبدیلی، اختلال خلقی، الکتروشوک (ECT
|
  • Reza Sedaghat, Roya Yaraee *, Mohsen Naseri, Mohammad Mehdi Naghizadeh Pages 8-12
    Abstract
    Background
    MS14 is an Herbal-marine preparation that has been used in experimental studies for the management of Multiple sclerosis, (MS). In this study the effect of MS14 on body weight, spleen index and the histological picture of various organs was evaluated.
    Methods
    Female Balb/C mice of 6-8 weeks age were divided into control and test groups. MS14 was orally administrated at a dose of 100 mg/kg for five days to the experimental group and normal saline given to the control group. After euthanasia on day six, the body weight was measured, spleen index was calculated and representative pieces of tissues including kidney, liver, spleen, lung, lymph node and bone marrow were collected in 10% formalin solution and processed through a standard paraffin embedding method. Sections of 5 micrometer thickness were cut and stained with hematoxylin and eosin.
    Results
    MS14 at 100 mg/kg did not affect body weight and spleen index, but in the test group, at least 50% of spleen and 90% of lymph node micro sections showed lymphoid hyperplasia: no reactive changes were observed in controls. In both groups, histological evaluation of kidney, liver, spleen, lung, lymph node and bone marrow micro sections showed no significant histological alterations in the normal architecture.
    Conclusion
    According to result of this study, it seems that although MS14 has no effect on body weight and spleen index, it may induce hyperplastic changes in spleen & lymph nodes, thus signaling activation of the immune system. Keywords: MS14, "body weight", spleen index, spleen, lymph nodes, histology.
  • Parvin Sajedi *, Ahmad Yaraghi, Ali Akbar Bigi, Mahin Rezaie, Ali Mehrabi Kooshki Pages 13-19
    Abstract
    Background
    The aim of this study was comparison of sedation and analgesia between two drug combinations i.e. propofol+ fentanyl and ketamine+fentanyl, in patients with End stage renal disease, (ESRD) who were candidates for insertion of ‘Perm Cath’ catheter for the purpose of hemodialysis.
    Methods
    Fifty one candidates for ‘perm cath’ catheter insertion were enrolled in this study. They were divided into three groups: Propofol+fentanyl; ketamine+fentanyl, and placebo. Systolic and diastolic blood pressure, heart rate and respiratory rate were measured before the procedure and then every 5 minute until the end of the procedure. Xylocaine was infiltrated at the site of insertion in all groups. Propofol1mg/kg with fentanyl 1micgr/kg were injected in propofol group, and ketamine 0.5mg/kg with fentanyl 1micgr/kg in the ketamine group. Pain was measured with Ambesh score in the beginning of catheter insertion and sedation was measured with Ramsay score at the beginning of procedure and at insertion of catheter in the heart. Patient satisfaction was measured qualitatively in the PACU.
    Results
    Comparative evaluation of mean heart rate, mean systolic and diastolic blood pressure and mean respiratory rate were different among the three groups, (P<0.05).Frequency distribution of pain was different among groups in the beginning of the procedures (P=0.001); also sedation score was different in the beginning of the procedures and when the catheter entered the heart among the three groups (P<0.001). Patients satisfaction score was higher in propofol group, (P=0.001).
    Conclusion
    Local infiltration of Xylocaine at Perm Cath insertion is insufficient to produce sedation and analgesia, and it is necessary to use sedative drugs in combination. Both methods of sedation: propofol+fentanyl and ketamine+fentanyl provide sedation and analgesia effectively. Propofol appears to be superior in providing stability of vital signs, sedation and patient satisfaction. KEYWORDS: Perm Cath, ESRD, Sedation, Propofol, Ketamine, Monitoring anesthesia care.
  • Parisa Shabani, Mojgan Bandehpoor, Salaleh Emamgholipoor, Leila Maghen, Negar Seyed, Bahram Yaghmaie, Bahram Kazemi * Pages 20-25
    Abstract
    Background
    Factor VII, is a coagulant protease; it begins the proteolytic cascade reactions and produces thrombin. The use of recombinant human factor VII, (rhFVII) is effective for the treatment of patients with hemophilia A or B. It is a target for gene therapy. This study was done to clone factor VII from HepG2 cell line.
    Methods
    RNA was extracted from the hepatoma, (HepG2), cell line. On reverse transcription FVII cDNA was amplified by RT-PCR. PCR product was cloned into the pTZ57R/T vector and transported into the E-coli cells.
    Results
    By amplification of the FVII gene, the PCR band was observed and cloning into the vector was confirmed by restriction analysis.
    Conclusion
    In this paper we report the cloning of factor VII from HepG2 cell line.
  • Azadeh Tavakkoli Darestani, Farhad Hosseinpanah, Mehdi Hedayati, Zohreh Amiri, Reza Tavakkoli Darestani, Farideh Tahbaz * Pages 26-34
    Abstract
    Background
    Most animal studies have shown that trans-10 and cis-12 isomers of Conjugated linoleic Acid, (CLA) tend to increase insulin resistance. But the effect of equal isomers of CLA (50:50 ratios of cis-9, trans-11: trans-10, cis-12 isomers) on lipid profiles, glucose, and insulin resistance and sensitivity in postmenopausal women is not clear.
    Methods
    In the present study, we performed a randomized, double blind, placebo-controlled trial to examine the changes in lipid profiles, glucose, and insulin concentration following 4 CLAG80 capsules containing 3.2g CLA (50:50 ratios of cis-9,trans-11: trans-10, cis-12 isomers) or 4 placebo capsules supplementation for 12 weeks in post-menopausal women. Seventy six healthy post-menopausal women were randomized to receive placebo or 3.2 g CLA for 12 weeks. Anthropometric measurements were done. Blood samples were collected after 12-14 hours fasting before and after intervention. Insulin resistance and insulin sensitivity were estimated based on the homeostasis (HOMA) and QUIKI models. In weeks 0, 6 and 12 during the trial, subjects completed 3d dietary records. These dietary records were coded by the same dietitian, and analyzed with the Food Processor program.
    Result
    There were no significant effect on serum lipids, insulin, glucose, insulin resistance and insulin sensitivity over 12 weeks in postmenopausal women.
    Conclusion
    Mixed isomer CLA supplementation had no effect on serum insulin, lipids profile, glucose and insulin resistance/sensitivity during 12 weeks of intervention in postmenopausal women.
  • Reza Vazirinejad *, Mohammad Ali Sajadi, Najmeh Maghool Pages 35-40
    Abstract Backgraound: In view of the increasing prevalence of diabetes, and the absence of a previous survey in the study population, the present study was done to assess the quality of life in diabetic patients.
    Methods
    Two groups of diabetic (n=101) and healthy (n=123) subjects matched according to age, gender, educational status, social class, occupation and marital status were recruited for this historical cohort study. The level of quality of life was measured using SF-36 scale. Data was collected by a trained expert through face-to-face interview carried out in uninterrupted and peaceful surroundings. Parametric (t-test) and non-parametric (Mann-Whitney U) tests were used to compare groups.
    Results
    The cohort under study consisting of 224 people in two different groups of patients and healthy people was statistically similar in the baseline variables including age, gender, educational status, social class, occupation and marital status. Proportion of people with undesirable quality of life among the patients group was significantly greater than controls. Relative risk for reporting undesirable quality of life was significantly increased, (7.1 times, 95%CI= 3.8-13.4) in diabetic patients as compared to healthy subjects.
    Conclusion
    Our findings show that diabetes has an adverse effect on the quality of life. These findings underscore the need for goal-directed interventions to improve the quality of life in diabetic patients.
  • Masih Ebrahimi Dehkordi, Seyed Sajjad Razavi, Sirous Momenzadeh * Pages 41-47
    Abstract
    Background
    Complete regional anesthesia of larynx accompanied by sedation is used for microlaryngeal procedures performed in the vicinity of airway system. In this study we have compared the sedative effects of two combinations of sedative drugs during microlaryngoscopic surgery.
    Methods
    40 patients who were candidates for microlaryngoscopic surgeries were selected for this study. All patients were in ASA class I-II. At first Laryngeal anesthesia was given by using Lidocaine as superior Laryngeal block and scattering lidocaine as spray on the tongue and pharynx. Intratracheal block was done for all patients. All 40 patients received 0.5 mg/kg of propofol intravenously as bolus, followed by 50 µg/kg/min as an IV infusion. Patients were then randomly divided into two groups. Group I received 0.03 mg/kg of midazolam intravenously and group II received fentanyl 2 µg/kg intravenously. Blood pressure, heart rate and oxygen saturation of arterial blood was checked in all patients after induction of sedation, one minute after initiating Laryngoscopy and one minute after relieving the Laryngoscope stimulation. Time of complete awareness and recovery and also side effects, such as shivering, nausea and vomiting were evaluated.
    Results
    Induction using Fentanyl and propofol was accompanied by a greater degree of bradycardia as compared to the midazolam group, (p<0.02). In addition, decrease in the level of oxygen saturation during laryngoscopy was more marked in the fentanyl group (P <0.05). During the entire procedure, blood pressure showed fluctuation in both groups but reverted to normal faster after eliminating the stimulation in the midazolam group. (P <0.01) Eye opening and complete awareness were faster in the midazolam group. (P <0.01) Nausea occurred in 2 patients of fentanyl group. Recall about the procedure was present in 50% of fentanyl group and 10% of midazolam group (P < 0.01).
    Conclusion
    Sedating patients by midazolam accompanied by Laryngeal block has faster recovery and less recall and also fewer episodes of arterial oxygen desaturation during micro-laryngoscopic surgical procedures.
  • Saghar Anbari, Davoud Isazadeh, Seyed Abas Safavi Naieni *, Farzad Izadi, Navid Sahebekhtiari, Mohammadreza Zali Pages 48-55
    Abstract
    Background
    Few studies have evaluated association of Helicobacter pylori with benign and malignant laryngeal lesions. The aim of this study was to evaluate the coexistence of Helicobacter pylori with laryngeal lesions in patients with laryngeal growths, admitted in Taleghani hospital.
    Methods
    In this cross-sectional study, all patients referred to ENT ward of Taleghani hospital for direct laryngoscopy and biopsy were evaluated. Biopsied specimens were sent for histologic evaluation and PCR (Polymerase Chain Reaction) to the Research Center for Gastroenterology and Liver diseases. PCR was used to detect Helicobacter pylori in biopsied specimens.
    Results
    Fifty-nine patients with a mean age of 46.1±18.3 years were evaluated. 27 patients had malignant laryngeal lesions and 32 had benign laryngeal lesions. The frequency of Helicobacter pylori in the malignant and benign group was 29.6 and 15.6 percent, respectively; the difference was statistically non-significant. However, a correlation was found between malignant laryngeal tumors with male gender, alcohol consumption, smoking and opioid usage.
    Conclusion
    Findings of this study failed to find an association between the presence of Helicobacter Pylori and laryngeal cancers.
  • Hamid Mazdak, Faranak Yazdkhasty *, Nooshin Mirkhesht, Mohammad Shafieyan, Ebrahim Behzad Pages 56-60
    Abstract
    Background
    Despite the high prevalence and recurrence of bladder cancer, researches about the role of trace elements such as iron, copper and zinc in bladder cancer are limited in number. In the present study the concentration of Iron, Copper and Zinc, (Fe, Cu and Zn) were determined in the serum of patients with bladder cancer and compared with the level of these trace elements in healthy subjects.
    Methods
    This case control study was conducted on 51 patients with bladder cancer and 58 healthy volunteers after matching for age, sex and smoking habits. After a written consent sample were collected and the concentrations of Fe, Cu and Zn were measured. Comparisons were made using student t test.
    Results
    There was a significant decrease in mean Fe and Zn serum level in bladder cancer patients as compared to the control group (p <0.001). In contrast serum Cu level were significantly higher in patients having bladder cancer than in the control group (p <0.001). More over patients with bladder cancer had significantly higher Cu/Zn ratio than controls.
    Conclusion
    The present study showed that the mean serum cu level was higher and the mean serum Zn and Fe level were lower in patients with bladder cancer than the control group. Further studies are required to demonstrate a possible cause-and effect relationship between these elements and bladder cancer.
  • Gita Eslami, Sima Sadat Seyedjavadi, Hossein Goudarzi, Fatemeh Fallah, Mehdi Goudarzi Pages 61-65

    The aim of this study was to identify multidrug resistant isolates of Escherichia coli and K. pneumoniae causing urinary tract infections (UTI) in children and the occurrence of class 1, 2 and 3 integrons in the antibiotic resistant isolates..

    Methods

    A total of 200 urine samples were processed. Urine culture was done using conventional microbiological techniques. Biochemical testing was used to identify the organisms. Susceptibility of 200 isolates to 13 antibiotics was determined and the frequency of multi-drug resistance and their association with intergron was assessed by PCR –RFLP.

    Results

    171 isolates out of 200 were multi-drug resistant. Existence of intergrons was confirmed in 20.5% of these isolates. Association of multi-drug resistance to Gentamicin, Norfloxacin, Cephalotin and Nalidixic Acid with the presence of integrons was statistically significant, (p <0.002, <0.001, <0.005, and <0.004, respectively). Imipenem and Amikacin were the most effective antibiotics against resistant isolates.

    Conclusion

    Multi-drug resistance suggests that strategy for treatment of patients with Escherichia coli and K. pneumonia infections needs to be revised. The possibility of transmission of resistance genes by integrons would be decreased by treatment of patients with the appropriate antibiotics. Keywords: Escherichia coli, Kelebsiella, Urinary tract infections, PCR –RFLP.

  • Mohammad Reza Maleki, Azadeh Fatehpanah, Mahmood Reza Gohari Pages 66-74
    The Baldrige Criteria for Performance Excellence provide a systems perspective for understanding performance management. They reflect management practices against which an organization can measure itself. The Criteria have been accepted internationally as the model for performance excellence.
    Methods
    This descriptive cross-sectional study was performed at Hasheminejad hospital, a training hospital of Iran University of Medical Science And Health Services, in Tehran. Members of the study team interviewed the Hospital administrator and senior managers according to the standard global Malcolm Baldrige questionnaire and documented the data. 7 criteria were used for performance assessment.
    Results
    This hospital got 426 points from a maximum of 1000 (42.6%). Of 426 point, 46 (37% of maximum point) was for leadership criteria, 38 (44%) for strategic planning, 41 (50%) for focus on patients and other costumers, 40 (44%) for criteria of data assessment, analysis and management, 43 (51%) for focus on personnel, 33 (39%) for process management and 185 (41%) for function of organization.
    Conclusion
    Baldrige model can be used as comprehensive model for assessing the performance of training hospitals. By using this model, managers can find strengths and weaknesses of organizations and then use this model for performance improvement. Keywords: performance assessment, Malcolm Baldrige, training hospital. Hasheminejad, Excellence model.
  • Parvin Dibajnia, Pegah Zeinalian, Alireza Zahireddin Pages 75-78
    Background

    Conversion disorder is a type of disturbance in physical functions that does not conform to anatomical and physiological functions of central or peripheral nervous system. Being more common among adolescents, this disorder occurs following stress and results in disturbed organic functioning. Despite the high prevalence of its classic picture, this disorder also creates various uncommon clinical pictures and is often associated with the diagnosis of mood disorders, anxiety disorders and schizophrenia. Case Report: The reported case was an example of conversion disorder associated with mood disorder presenting with severe elbow and finger contractions of the left side that occurred following trauma to the same hand and was associated with mood swings, aggression and suicidal ideas. All symptoms improved following electroconvulsive therapy.

    Conclusion

    In patients with physical symptoms and signs, looking for personal and social factors is very important. Moreover, evaluation of other concurrent psychiatric disorders and their treatment is worthwhile.